×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ریشه:زندگی در مریخ2027

× در جهان فرمان کوروش اولین منشور بود سر به تعظیمش، سراسر بابل و آشور بود سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد پشت بخت النصر راسائیده و بر خاک کرد ما از اسلاف همان خونیم و از آن ریشه ایم پاسدار نام پاک پارس تا همیشه ایم
×

آدرس وبلاگ من

risheh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ramtin_t

ریشه:زندگینامه کورش2-3

با درود به شما

به وبلاگ خودتان خوش امدید

زندگینامه کوروش کبیر فصل 3

قسمت2

بختنصر


پادشاهان پس از حمورابی به علت فساد اخلاقی و مالی خود و درباریانشان هرگز
نتوانستند عزت و شوکت کشور خود را آنگونه که حمورابی برایشان به ارث گذاشته
بود حفظ کنند تا آنکه پس از گذشت سالیان دراز و در دوران حکومت   بختنصر
کشور بابل دیگر بار عظمت و اقتدار خود را بازیافت و تبدیل به بزرگترین و
زیباترین شهر آن دوران شد. ولی این بار چیزی در این عظمت بود که آنرا از
عظمتی که این کشور در دوران حمورابی داشت متمایز می ساخت ؛ نام بابل دیگر
با نام یک پادشاه قانونگذار و عادل درنیامیخته بود ؛ مردم کشورهای دیگر با
شنیدن این نام ، تصویر یک پادشاه خونخوار ، خشن و بی رحم را در ذهن مجسم می
کردند ، تصویری که براستی شایسته ی بختنصر بود


در همین زمان بود که یهودیان کشور یهودا از دادن خراج امتناع کردند و سر به
شورش برداشتند. بختنصر با سپاه بی کران خود به آنان حمله ور شد   اورشلیم
را آتش زد و مردم آن سرزمین را به اسارت به بابل برد. پادشاه یهودا در
مقابل چشمانش دید که چگونه سربازان بختنصر ، پسرانش را می کشتند و پس از آن
بختنصر با دستان خود ، چشم های او را از حدقه درآورد. در همین حال بابلیان
، دیوانه وار و مست از بوی خون ، زیباترین اسیران خود را بر می گزیدند تا
زبانشان را از بیخ برکنند ، چشمانشان و امعاء و احشایشان را بیرون کشند و
پوستشان را زنده زنده از تن جدا کنند ! اورشلیم دیگر وجود نداشت و از میان
یهودیان ، آنانکه هنوز زنده بودند ، ناچار شدند که باقی عمر را در اسارت
اهالی بابل سر کنند


نبونید


باری ، بختنصر با همه ی قدرتش در سال ۵۶١ پیش از میلاد از دنیا رفت و پس از
او پسرش ? آول مردوک ? به سلطنت رسید. او بسیار ضعیف و ناتوان بود و پس از
آنکه تنها دو سال سلطنت کرد بدست دسته ای شورشی که از شوهر خواهرش ? نرگال
سار اوسور ? فرمان می گرفتند ، از تخت شاهی به زیر آمد. سلطنت نرگال سار
اوسور نیز چندان به درازا نکشید زیرا او بیمار بود و بزودی در گذشت. پس از
وی پسرش ? لاباسی مردوک ? شاه شد. او نیز چند ماهی بیش سلطنت نکرد و
فرمانده ی یک گروه شورشی به نام ? نبونید ? در سال ۵۵۵ پیش از میلاد ( یعنی
تنها پنج سال پیش از آنکه کوروش در ایران به پادشاهی برسد ) بر تخت وی
تکیه زد


نبونید در سال ۵۵۴ پیش از میلاد پس از برگزاری جشن سال نو به شهر صور می
رود تا در آنجا هیرام ? پسر ایتوبعل سوم و برادر مربعل ? را به عنوان خدای
آن شهر مستقر سازد. در سال ۵۵۳ پیش از میلاد ادومو و تایما را به تصرف در
می آورد. نبونید با تصرف تایما رؤیای بختنصر را دنبال می کرد و می خواست که
مرکز حکومت خود را به آنجا منتقل کند. شاید به این خاطر که می خواست از
بابل در برابر حمله ی احتمالی مصریان حمایت کند. به هر روی ، او در سال ۵۴۸
پیش از میلاد درآنجا اقامت گزید و حکومت بابل را به پسرش ? بالتازار 
واگذاشت


سالها بعد ، آنچه نبونید را وادار به بازگشت کرد ، شنیدن خبر عزیمت سپاه
ایران به سوی بابل بود. با شنید ن این خبر ، نبونید به سرعت به بابل برگشت
تا شهر را برای دفاع در برابر هجوم پارسیان مهیا سازد. وضع سوق الجیشی هیچ
درخشان نبود. نبونید چون از سمت مشرق و از سمت شمال در محاصره افتاده بود
راه گریزی بجز از سمت مغرب ، یعنی به سوی سوریه و مصر نداشت   و تازه از آن
طرف هم بجز احتمال شورش مردم سوریه و بجز وعده های بی پایه ی دوستی از
جانب مصر چیزی عایدش نمی شد

قسمت بعد 24 ساعت پس از نگارش

سپاس از حضورتان    مانا باشید

 

دوشنبه 14 بهمن 1392 - 11:11:23 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


زندگی در مریخ2027


ریشه:انتخاب


ریشه:مسمومیت دارویی


ریشه:زنگ خطر


ریشه:استر افسانه یا واقعیت؟


ریشه:خرم یا استر؟


ریشه:بنیانگذاز جنگهای پارتیزانی


ریشه:زالو درمانی


ریشه:شیزوفرنی


ریشه:عشق باور نکردنی در قبر


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

328988 بازدید

49 بازدید امروز

171 بازدید دیروز

609 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements